بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ
گزارش مقاله: مصنف عبدالرزاق صنعانی منبعی برای احادیث قرن نخست هجری»
نویسنده: هارالد موتسکی
مترجم: نفیسی، شادی
ماخذ: مجله علوم حدیث» تابستان 1385 - شماره 40 از صفحه 95 تا 122.

در این مقاله موتسکی بر آن است که نظریه شاخت و امثال او را مخدوش کند. شاخت می گفت که احادیثی که در جوامع متأخر به پیامبر (ص) منتسب شده است، سخن پیامبر نیست، بلکه منعکس کننده تحولات عقیدتی و ی یک یا دو قرن بعد از اسلام است. زیرا در قرن اول هجری، صحابه و تابعین اصراری بر نقل حدیث نداشتند، بلکه بنابر آراء خودشان رای صادر می‌کردند. از این رو در مجامع روایی قرن اول و دوم اسلام، بیشتر روایات منسوب به صحابه و تابعین است و کمتر روایتی به پیامبر منسوب می شود. شاخت از این سخن نتیجه می گیرد که چگونه ممکن است در منابع روایی قرن سوم، احادیثی با سلسله سند صحیح متصل به پیامبر وجود داشته باشد در حالی که در قرن اول و دوم، چنین سندی وجود نداشته است. وی از این استدلال نتیجه می گیرد که حتما در سلسله سند دست کاری شده است و برای اعتبار به حدیث، سلسله سند جعل شده است. بنابراین او می گوید هر چه سند روایت صحیح تر باشد، معلوم می شود که جعلی تر است. اما مونیسکی با بررسی کتاب المصنف عبدالرزاق (126-211ق) نتیجه می گیرد که سخنان شاخت و گلدتسهیر درست نیستمتن بعدی را در ادامه مطلب دنبال کنید 

ادامه مطلب


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها